نویسنده: میشل كندی
برگردان: زهرا جعفری
 

 2 تا 4 سالگی
هیچ چیز بدتر از بیرون كشیدن كودك عصبانی و گریان كه مدام جیغ و فریاد می‌كند، از یك فروشگاه نیست. در چنین شرایطی، تعداد افرادی كه با قیافه‌ای تحقیرآمیز به شما نگاه می‌كنند و گوشه لب خود را می‌گزند، كم نخواهند بود، عده‌ای نیز نزد شما آمده و سعی می‌كنند تجربیات والدینشان در زمان كودكی خود را برایتان شرح دهند. بنابراین، در صورت امكان ضمن كشیدن و بردن كودكِ لَمس شده‌تان از لا به لای راهروهای فروشگاه، سعی كنید حوصله گوش دادن به داستانهای «در زمان من...» را داشته باشید. همچنین فراموش نكنید - در چنین وضعیتی، والدین مسئوول و رئیس هستند. اگر بتوانم از تمام كتابهایی كه درباره پرورش فرزند، در دوران بارداری مطالعه كرده‌ام، مطلبی بیاورم، آن است كه به من گفته و توصیه شده است در مورد تربیت فرزندانم، رئیس من هستم. هنگام بیرون كشیدن كودك (كه حالا دیگر كارش به لگدپرانی و گاز گرفتن دست شما رسیده است) و رفتن به طرف خودرویتان، این توصیه را با خود تكرار كنید: «رئیس من هستم، رئیس من هستم.»

قدرت خود را احساس كنید

باور كنید كه فرزندتان قادر به مؤدب بودن و داشتن رفتار صحیح خواهد بود و به حرفهای شما گوش خواهد داد. طی سالها، من این اندرز را بارها شنیده بودم؛ ولی به نظرم كافی نبود. اما با به دست آوردن اعتماد به نفس بیشتر، به حقیقت آن رسیدم. آیا هرگز دقت كرده‌اید بعضی مادران تنها با یك نگاه، رفتارهای ناخواسته فرزندشان را متوقف می‌كنند؟ زمانی كه شما بر اعمال قوانین خود به اندازه كافی پافشاری داشته باشید و «تسلیم شدن» را چون آسان‌تر به نظر می‌رسد، انتخاب نكنید؛ كودك انتظارهای شما را برآورده خواهد كرد. گفتن این مسأله شاید آسان‌تر از عمل به آن باشد، اما تا آزمایش نكرده‌اید، این روش را كنار نگذارید و به محض آزمودن، به آن عمل كنید.

با محبت، ولی جدی

می‌دانم كه شما میل دارید دوست فرزندان خود باشید، ولی نیستید. حتی اندیشیدن به اینكه «مامان سختگیر»ی باشیم مشكل است، ولی به سرعت بر این طرز فكر غلبه كنید. «هیچ چیز ناراحت كننده‌تر از دیدن یك بزرگسال صاحب شعور، هنگامی جلب رضایت كودكی سه ساله به انصراف از یك قوطی نوشابه در یك فروشگاه نیست. در چنین صحنه‌ای، مامان ملتمسانه می‌گوید: «برات خوب نیست» اما كودك گستاخ می‌گوید: «من نوشابه می‌خوام» و بار دوم اظهار می‌دارد: «امروز نمی‌تونم، پول كافی ندارم» و كودك ادامه می دهد:« ولی من نوشابه می‌خوام! نوشابه می‌خوام!» وشما می‌توانید حدس بزنید این كار تا كجا ادامه می‌یابد. راه حل؟ قوطی نوشابه را از كودك بگیرید، آن را سر جای خود قرار دهید، كودك را در حال داد و فریاد زیر بغل بگیرید و از فروشگاه خارج شوید. بدین ترتیب، سایر مشتریهای فروشگاه، هم مهارتهای شما را در پرورش فرزندتان تحسین خواهند كرد و هم ترك كردن فروشگاه را ! ذكر دلیل و برهان گاهی برای كودكان ممكن است راه حل مناسبی باشد، اما این یكی از آن موارد نیست.

هدف را شرح دهید

این روش برای من بسیار مفید بوده است. بر اساس این روش، چهار فرزندم را قبل از ورود به فروشگاه، دور هم جمع می‌كنم و با جدیت خطاب به آنها می‌گویم: «ما امروز فقط شیر، تخم‌مرغ، نان و مرغ می‌خریم. بیسكویت، شیرینی، اسباب‌بازی و یا هیچ چیز دیگری نمی‌خریم. هر كسی چیز دیگری بخواهد دفعه بعد در خانه خواهد ماند، تمام! فهمیدید؟ و آنها سرشان را به نشانه موافقت تكان می‌دهند. چنانچه هر یك از فرزندانم در ضمن مدت خرید چیزی طلب كنند، قول خود را برای دفعه بعدی عملی می‌كنم. در نتیجه، آنها از تكرار كار خودداری خواهندكرد.

گفته خود را عملی كنید

اگر هدف شما عمل به گفته‌تان نیست، تهدید نكنید. من از كودكی خود، خاطره كاملاً روشنی از پدرم به یاد دارم. صدایش به وضوح در گوشم طنین‌انداز است. «اگر از روی این صندلی بلند شوم...!» تنها بر زبان آوردن این جمله و شروع به برخاستن از صندلی، كافی بود تا ما كودكان ناآرام و پر سر و صدا، ساكت و یا بلافاصله در گوشه و كنار منزل پراكنده شویم. پدرم هرگز واقعاً از روی صندلی‌اش بلند نشد و من نمی‌دانم در صورت بلند شدنش چه اتفاقی می‌افتاد، اما تهدید كافی بود. ما كودكان هرگز مایل نبودیم بدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد. شما نیز سعی كنید تهدیدتان بهترین نتیجه ممكن را در برداشته باشد. از «كج كردن سر اتومبیل» و یا «رها كردن همه چیز در چرخ خرید و بازگشت به منزل» (البته قبل از پرداخت بهای اجناس!) نترسید.

سعی كنید بازی را نبازید...

خیلی آسان است. گاهی از شدت عصبانیت میل دارید بر سر هر آنچه و هر آن كس كه مقابل شماست، فریاد بزنید. ولی قبل از محكوم كردن كودكتان به سابیدن وان حمام با یك مسواك تا آخر عمر، او را به بی‌حركت نشستن در گوشه‌ای وادار كنید تا خود دقیقه‌ای در حیاط قدم بزنید. در صورت بزرگتر بودن كودك، به یك تنبیه كاملاً ابتكاری بیندیشید و افكار ناخوشایند را از خود دور كنید. سپس در حالی كه قادر به صحبت با لحنی آرام و یكنواخت هستید، به طرف كودك بر گردید.

... اما اگر باختید

همه ما گاهی می‌بازیم - اجتناب‌ناپذیر است. روزی سرانجام كاسه صبر شما لبریز خواهد شد. فریاد خواهید زد و یا حتی كودك را تنبیه بدنی خواهید نمود (اگر چه صحیح نیست، ولی خب، پیش خواهد آمد) و پس از وقوع چنین اتفاقی، فرزندتان با آن چشمان كوچولوی معصوم به شما خواهد تگریست، گویی با خود می‌اندیشد چرا چنان پدر و مادر وحشتناكی نصیب او شده است - و یا حتی ممكن است به حدی شوكه شده باشد كه به هیچ چیز نیندیشد! در چنین حالتی، قدمی به عقب بردارید، نفس (یا حتی دو سه نفس) عمیقی بكشید. از اینكه سر او داد زده (و یا او را تنبیه بدنی نموده‌اید) عذرخواهی كنید و به او بگویید آنچه انجام داده‌اید، درست نبوده است. در عین حال، دلیل عصبانیت خود را برایش شرح دهید. نگویید: «خب، اگر خواهرت را كتك نمی‌زدی من هم تو را نمی‌زدم» این كار تقصیر را به گردن كودك می‌اندازد. از طریق جمله «وقتی از چیزی عصبانی هستیم هر دو باید سعی كنیم آرام بشویم» به هدف برسید. لازم است كودك بداند نادرست بودن رفتار شما، دلیلی بر چشم‌پوشی از كار ناشایست او نیست.

برای كارهای خویش كودك را تشویق كنید

تنها خطاهای فرزندتان را به آنان یادآوری نكنید. هر گاه عمل درستی انجام دادند نیز به آنها گوشزد كنید. انتظارهای خود را از كودكان مشخص و با برآورده شدن آنها، تشویقشان كنید، بخصوص اگر كاری را بدون اینكه از آنها خواسته باشید، انجام داده باشند: «به خاطر جمع و جور كردن اسباب‌بازیهایت بعد از بازی متشكرم.» فرزندان من همیشه دوست دارند از زبانم بشنوند كه تحت تأثیر كارهایی كه انجام داده‌اند- و یا برای انجام آن تلاش كرده‌اند، قرار گرفته‌ام و اغلب از من می‌پرسند: «مامان، خوشت اومد؟» و اگر واقعاً تلاش كنید تحت تأثیر كارهای خوب آنها قرار بگیرد، فرزندانتان دلیلی برای تلاش برای جلب توجه شما از طریق رفتارهای ناپسند نخواهند داشت.

برخورد مناسب

تنبیهی مناسب با رفتار كودك در نظر بگیرید، بخصوص اگر كودك بسیار كم سن و سال است و ممكن است نتواند دریابد كاری كه انجام داده، اشتباه بوده است. برای مثال، اگر فرزند نوپایتان كتابی را پاره كرده است، شاید این كار به نظرش یك سرگرمی آمده باشد. تكه پاره‌ها را بردارید و در صورت امكان برای به هم چسباندن كتاب از او كمك بخواهید و خطاب به او بگویید: «كتابها، وقتی همه صفحه‌هایشان به هم چسبیده باشند، خیلی جالب‌تر هستند.»

عمل او را مورد قضاوت قرار دهید

سعی كنید از گفتن جمله‌های زیان‌بخش مانند «كار احمقانه‌ای بوده» و یا جمله‌های مشابه و حتی بدتر از آن، اجتناب كنید. باید به كودك بفهمانید كار او را نپسندیده‌اید، ولی خودش را هنوز دوست دارید. توجه به نحوه ابراز عقیده‌تان نیز اهمیت فراوانی دارد، زیرا در غیر این صورت كودك ناگهان به تمام رفتارهای خود به دیده تردید خواهد نگریست. «از بی‌اعتنایی تو به حرفم خوشحال نیستم» بسیار بهتر از گفتن جمله‌ای مانند، «خیلی احمقی، هیچ وقت گوش نمی‌كنی!» است. گفتن جمله‌ای ناخوشایند برای نشان دادن یك موضوع، بسیار شاده است ولی روش بهتر بیان مطلب، این است كه اجازه دهید فرزندتان احساسهای شما را هنگام نادیده گرفتن، نامناسب صحبت كردن و یا هر رفتار ناشایست دیگری نسبت به شما، بداند.

به علت احساس گناه، خرید نكنید

به كودك خود بفهمانید نوع اسباب‌بازی دوستش اصلاً برای شما اهمیتی ندارد. اغلب اوقات، به تمام چهار فرزندم می‌گویم، وظیفه من در قبال آنها خرید اسباب‌بازیهای مختلف و جدیدی كه به بازار وارد می‌شود، نیست؛ بلكه وظیفه من - قبل از شروع زندگی مستقل آنها، سالم و تمیز نگه داشتن، تغذیه صحیح و نیز آموزش و پرورش آنهاست و هر كار دیگری بیش از آن انجام می‌دهم، داوطلبانه و خارج از محدوده وظیفه‌ام است! البته، اگر به خانه آوردن خوردنی خوشمزه‌ای احساس خوشایندی برای شما ایجاد می‌كند -این كار را انجام دهید. اما اگر فرزندانتان برای آن التماس می‌كنند و بهانه می‌گیرند و تا جواب مثبت شما آرام و قرار نمی‌گیرند - بر آوردن خواسته‌هایشان یعنی بد عادت كردن آنها.

ثابت قدم و با اراده باشید

اگر همسرتان، پرستار كودك و یا حتی خود شما اجازه دهید تنبیهی كه توسط مراقب دیگر كودك برای او در نظر گرفته شده است، نادیده گرفته شود؛ دیگر هیچ تنبیهی مؤثر واقع نخواهد شد. اجازه دهید همسرتان (یا پرستار كودك)، فردی كه شاهد رفتار نادرست كودك بوده است، تنبیه را انجام دهد - در حضور كودك در مورد تنبیه او بحث و جدل نكنید (مگر اینكه، البته، تنبیه در حالِ اِعمال شدن، واقعاً نامناسب و یا توهین‌آمیز باشد). زیر سؤال بردن تنبیه در حضور كودك، تنها به او می‌آموزد چگونه شما دو نفر را رو در روی هم قرار دهد. اگر واقعاً در مورد چگونگی اعمال تنبیه به مشكل برخورد كرده‌اید، مسأله را در غیاب فرزندتان مورد بحث قرار دهید و نحوه تصحیح رفتار ناشایست را معیّن كنید و سپس اجازه دهید فردی كه تنبیه كودك را انجام داده است، آن را رفع و رجوع كند. بدین ترتیب به نظر می‌رسد هیچ فردی «ناجی» كودك نیست و كودك محترم شمردن فرد تنبیه‌كننده را به خاطر خواهد سپرد.
منبع مقاله:
كندی، میشل؛ (1392)، قشقرقها، برگردان: زهرا جعفری، مشهد، به نشر و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم.